ابراء: هر چیزی که درباره آن باید بدانید

ابراء یک عمل حقوقی است که به معنی چشم پوشی اختیاری طلبکار از طلب خود نسبت به بدهکار است. به عبارت دیگر، اگر شما بخواهید از بدهی خود به کسی بگذرید و دیگر از او طلبی نداشته باشید، این عمل را ابراء می‌گویند. در ادامه ضمن تعریف دقیق ابراء، درباره ابراء ذمه میت، لزوم اهلیت طلبکار و نحوه ابرا مهریه توضیحاتی داده شده است.

زمان تقریبی برای مطالعه: 12 دقیقه

به‌روزرسانی: ساعاتی پیش
تصویری از دست دادن دو نفر در محیط رسمی.

ابراء

ابراء به معنی چشم پوشی اختیاری طلبکار از طلب خود نسبت به بدهکار است. این عمل یکی از اسباب سقوط تعهدات است که باعث می‌شود دین بین طرفین از بین برود و طلبکار نتواند دوباره طلب خود را مطالبه کند. ابرا یک عمل حقوقی یک‌طرفه و رایگان است و نیازی به رضایت بدهکار ندارد. اما برای صحت ابرا، شرایطی لازم است، مانند اهلیت و اختیار طلبکار، وجود و آزادی دین، کلیت موضوع ابرا و عدم وجود شرط عوض یا فسخ در آن. ابرا می‌تواند به صورت صریح یا ضمنی، مطلق یا مشروط، حاضر یا معلق انجام شود. ابرا می‌تواند در مورد دین‌های موجود یا آینده، سبب آن ایجاد شده یا نشده، و نیز در مورد دین‌های تضامنی یا تفریقی صورت بگیرد. ابرا نیز می‌تواند از طرف خود طلبکار یا نماینده یا ماذون از او یا وارثان یا وصی او انجام شود. ابرا در برخی از موارد ممکن نیست، مانند ابرا در نکاح، وقف، ضمان، اقرار و ایقاعات یک‌طرفه.

تعریف ابراء

ماده ۲۸۹ قانون مدنی: ابراء عبارت از این است که داین از حق خود به اختیار صرف نظر کند.

ابراء فقط با اراده طلبکار واقع می‌شود و از جمله ایقاعات است، حتی اگر به انگیزه کسب پاداش یا احسان باشد.

به معنی اینکه اگر طلبکار بخواهد از حق خود نسبت به بدهکار چشم پوشی کند و دیگر از او طلبی نداشته باشد، این عمل را ابراء می‌گویند. ابراء یک عمل حقوقی است که فقط با اراده طلبکار انجام می‌شود و نیازی به رضایت بدهکار ندارد. ابراء می‌تواند به هر دلیلی باشد، حتی اگر طلبکار بخواهد به خاطر پاداش الهی یا احسان به بدهکار از حق خود بگذرد.

ابرا مهریه

ابرا مهریه به معنی بخشش مهریه توسط زوجه است. زن می‌تواند مهریه خود را بخشیده و شوهر را از پرداخت آن آزاد کند. ابرا مهریه باید شرایط حقوقی خاصی را داشته باشد و باید با سند رسمی در دفترخانه اسناد رسمی انجام شود. ابرا مهریه فقط مربوط به مهریه است و حقوق دیگر زوجه مانند نفقه، اجرت المثل، جهیزیه و غیره را تغییر نمی‌دهد. برای اطلاعات بیشتر درباره ابرا مهریه و نمونه سند آن حتماً اینجا کلیک کنید.

ابراء یک عمل حقوقی تبعی است و اعتبار و نفوذ آن تابع وجود دین است. بنابراین اگر قبل از وجود دین (ابراء مالم يجب) یا بعد از سقوط آن واقع شود، بی اثر است.

به معنی اینکه اگر طلبکار بخواهد از حق خود نسبت به بدهکار چشم پوشی کند، باید دین واقعی و موجود بین آنها باشد. اگر دین هنوز به وجود نیامده باشد (مثلا قبل از وقوع عقد نکاح نمی‌توان مهریه را ابرا نمود) یا دیگر وجود نداشته باشد (مثلا بعد از پرداخت مهریه از طرف شوهر نمی‌توان آن را ابرا نمود)، ابراء معنی ندارد.

وصیت به ابراء نیز یک ایقاع است و نیازی به قبول موصی‌له (بدهکار) ندارد.

به معنی اینکه اگر کسی در وصیت‌نامه خود بنویسد که از حق خود نسبت به بدهکار چشم پوشی کند، این عمل را وصیت به ابراء می‌گویند. وصیت به ابراء یک عمل حقوقی است که با مرگ موصی (واصی) ایجاد می‌شود و نیازی به رضایت موصی‌له (بدهکار) ندارد به همین دلیل وصیت به ابراء از جمله ایقاعات است.

اراده طلبکار می‌تواند به صورت ابراء یا بخشش طلب مدیون یا دادن رسید صوری اعلام شود.

به این معنی که طلبکار می‌تواند با چند روش نشان دهد که از حق خود نسبت به بدهکار چشم پوشی کرده است. این روش‌ها عبارتند از:

  1. ابراء: که یک عمل حقوقی یک‌طرفه است و با اراده طلبکار انجام می‌شود و نیازی به رضایت بدهکار ندارد. ابراء باعث سقوط دین می‌شود و طلبکار نمی‌تواند دوباره طلب خود را مطالبه کند.
  2. بخشش طلب مدیون: که یک عمل حقوقی دو طرفه است و با رضایت هر دو طرف انجام می‌شود. بخشش طلب مدیون باعث سقوط دین می‌شود و طلبکار نمی‌تواند دوباره طلب خود را مطالبه کند.
  3. دادن رسید صوری: که یک عمل حقوقی یک‌طرفه است و با دادن یک سند به بدهکار که نشان دهد دین پرداخت شده است، انجام می‌شود. دادن رسید صوری باعث سقوط دین نمی‌شود و طلبکار می‌تواند در صورت لزوم طلب خود را مجددا مطالبه کند

ابراء ویژه سقوط حق دینی است، نه حق عینی که با اعراض ساقط می‌شود.

به این معنی که اگر طلبکار بخواهد از حق خود نسبت به بدهکار چشم پوشی کند، باید حقی که دارد حق دینی باشد. حق دینی حقی است که شخص برای دریافت یک مقدار مالی یا انجام یک عمل از طرف دیگری دارد. مثلا حق طلبکار از مدیون که بدهی خود را بپردازد یا حق موجر از مستاجر که اجاره را بدهد. اما حق عینی حقی است که شخص بطور مستقیم و بدون واسطه نسبت به یک چیز یا مال پیدا می‌کند و می‌تواند از آن استفاده کند. مثلا حق مالکیت یا حق انتفاع یا حق ارتفاق. ابراء فقط در مورد حق دینی ممکن است و باعث سقوط یا از بین رفتن آن حق می‌شود. اما حق عینی با ابراء ساقط نمی‌شود و برای سقوط آن باید اعراض یا تنازل صورت بگیرد. اعراض یعنی انصراف از حق عینی و تنازل یعنی انتقال حق عینی به دیگری.

ابراء ضمنی با تسلیم اصل سند طلب به مدیون انجام می‌پذیرد.

به این معنی که اگر طلبکار سندی که حق طلب خود را اثبات می‌کند را به بدهکار بدهد، این عمل را ابراء ضمنی می‌گویند. ابراء ضمنی یک نوع ابراء است که با یک عمل غیر قولی و بدون اظهار صریح اراده انجام می‌شود. ابراء ضمنی باعث سقوط دین می‌شود و طلبکار نمی‌تواند دوباره طلب خود را مطالبه کند.

ابراء ذمه یعنی توافق و طلبکار از حق خود به اختیار بگذرد و دیگر از بدهکار طلبی نکند

علم اجمالی به موضوع ابراء کافی است زیرا هدف از ابراء گذشت و ارفاق است.

به این معنی که برای انجام ابراء، نیازی به دانستن جزئیات و تفصیلات مورد معامله نیست و کافی است که طلبکار به طور کلی بداند که چه چیزی را از بدهکار می‌خواهد و چه چیزی را از او می‌گذرد. این اصل در ماده 216 قانون مدنی ایران بیان شده است و دلیل آن این است که هدف از ابراء، گذشت و ارفاق نسبت به بدهکار است و نه ایجاد دشواری و اختلاف برای او.

شرط عوض در ابراء باعث معوض شدن آن نمی‌شود و ابراء را باطل نمی‌کند.

به این معنی که اگر طلبکار بخواهد از حق خود نسبت به بدهکار چشم پوشی کند، می‌تواند در عوض آن چیزی از او بخواهد یا شرطی برای او بگذارد. ابراء یک عمل حقوقی رایگان است و هدف آن گذشت و ارفاق نسبت به بدهکار است. اگر طلبکار شرط عوض در ابراء قرار دهد، این عمل باعث معوض شدن آن نمی‌شود و ابراء را باطل نمی‌کند.

ابراء از دینی که سبب آن ایجاد شده است، نافذ است.

این جمله به معنی این است که اگر طلبکار بخواهد از حق خود نسبت به بدهکار چشم پوشی کند، باید دینی که بین آنها وجود دارد، ناشی از یک علت یا سبب باشد. مثلا اگر طلبکار به بدهکار یک کالا یا خدمت ارائه کرده باشد و بدهکار برای آن مبلغی را بدهکار شده باشد، در این دین سبب آن ایجاد شده است. اما اگر طلبکار بدون هیچ علت یا سببی به بدهکار یک مبلغ پول بدهد، این دین سبب آن ایجاد نشده است. ابراء از دینی که سبب آن ایجاد شده است، صحیح و موثر است و باعث سقوط دین می‌شود. اما ابراء از دینی که سبب آن ایجاد نشده است، باطل و بی اثر است.

ابراء با قصد فرار از دین در برابر طلبکاران قابل استناد نیست.

این جمله به معنی این است که اگر بدهکار با هدف گریز از پرداخت دین خود، مال یا حقی را به شخص دیگری منتقل کند، این انتقال در مقابل طلبکاران او قابل قبول نیست و آنها می‌توانند از منتقل‌الیه (گیرنده مال یا حق) طلب خود را مطالبه کنند. این نوع انتقال مال یا حق را معامله به قصد فرار از دین می‌گویند و برخی از فقها و حقوق‌دانان آن را موردی از معامله با جهت نامشروع دانسته‌اند.

ابراء یکی از کسانی که در مورد پرداخت طلب مسؤولیت تضامنی دارند، باعث ابراء همه آنها می‌شود، مگر اینکه مشخص شود مقصود اسقاط رجوع و اقامه دعوا بر شخص معین است.

این جمله به معنی این است که اگر چند نفر برای یک طلب مشترک مسئولیت تضامنی داشته باشند، یعنی هر کدام از آنها می‌توانند به طور کامل از طرف طلبکار مورد مطالبه قرار بگیرند، و ابراء یکی از مسئولین تضامنی، باعث می‌شود که همه آنها از مسئولیت خارج شوند و طلبکار نتواند دیگر از هیچ کدام از آنها طلب خود را مطالبه کند. مگر اینکه مشخص شود که مقصود از ابراء، فقط اسقاط حق رجوع و اقامه دعوا بر شخص معینی از مسئولین تضامنی بوده. در این صورت، ابراء فقط برای آن شخص اثر دارد و بقیه همچنان مسئول می‌مانند.

لزوم اهلیت طلبکار در ابرا

ماده ۲۹۰ قانون مدنی: ابراء وقتی موجب سقوط تعهد می‌شود که متعهدله برای ابراء اهلیت داشته باشد.

اهلیت لازم برای ابراء تابع قواعد عمومی است و شرط ویژه‌‎ای ندارد.

این جمله به معنی این است که برای انجام ابراء، شخص باید شرایط عمومی اهلیت را داشته باشد. اهلیت عبارت است از توانایی شخص برای ایجاد حقوق و تعهدات برای خود یا دیگران. شرایط عمومی اهلیت عبارتند از: بلوغ، عقل، حریت و قصد. برای ابراء، شرط خاص یا ویژه‌ای وجود ندارد و کافی است که شخص اهلیت عمومی داشته باشد.

ولی و قیم و وصی صلاحیت ابراء بدهکاران مولی علیه را ندارند، مگر در مورد وام‌های کم بها که عرف به مسامحه از آن میگذرد و برای کودک جنبه تربیتی دارد.

به معنی اینکه اگر شخصی بدهکار شخص دیگری باشد، ولی یا قیم یا وصی او نمی‌توانند حق طلبکار را ابراء کنند. ولی یا قیم یا وصی شخصی هستند که به دلیل حجر یا محجوریت شخص بدهکار، امور او را اداره می‌کنند. مثلا پدر ولی فرزند صغیر یا مجنون است، یا دادگاه قیم یا وصی شخص سفیه را منصوب می‌کند. این اشخاص فقط می‌توانند در مورد وام‌های کم بها که عرف به مسامحه در آن می‌پردازد، از حق طلبکار چشم پوشی کنند. مثلا اگر شخص طلبکار به دوست یا همسایه خود یک مبلغ ناچیز قرض داده باشد، ولی یا قیم یا وصی او می‌توانند از دریافت آن چشم پوشی کنند. این کار برای کودک جنبه تربیتی دارد و نشان می‌دهد که باید با مهربانی و بخشش با دیگران رفتار کند.

مستی و بیهوشی و خواب (مصنوعی یا طبیعی) نیز در حکم حجر است.

این جمله به معنی این است که اگر شخصی مست یا بیهوش یا خوابیده باشد، نمی‌تواند اعمال حقوقی انجام دهد و به حکم قانون، در حکم محجور محسوب می‌شود. این اشخاص به دلیل عدم تمیز و اراده، اهلیت قانونی برای تصرف در اموال و حقوق خود را از دست می‌دهند. مثلا اگر شخص مست یا بیهوش یا خوابیده باشد، نمی‌تواند قراردادی ببندد یا وصیت‌نامه‌ای بنویسد یا ابرا کند. این اعمال حقوقی در صورت مستی یا بیهوشی یا خواب، باطل و بی اثر هستند.

محجوران را می‌توان ابراء کرد، همان‌گونه که ابراء ذمه میت امکان دارد.

اگر بدهکار محجور باشد، یعنی به دلیل کودکی یا جنون یا غیره، اهلیت قانونی نداشته باشد، می‌توان از حق طلبکار چشم پوشی کرد و این عمل را ابراء محجور گفت. ابراء محجور صحیح و موثر است و باعث سقوط دین می‌شود. همچنین اگر بدهکار متوفی شده باشد، می‌توان از حق طلبکار چشم پوشی کرد و این عمل را ابراء ذمه میت گفت. ابراء ذمه میت نیز صحیح و موثر است و باعث سقوط دین می‌شود

ابراء ذمه میت

ماده ۲۹۱ قانون مدنی: ابراء ذمۀ میت از دین صحیح است.

ابراء ذمه میت به معنی ابراء شخصیت حقوقی ترکه است

این جمله به معنی این است که اگر شخصی بدهکار شخص دیگری باشد و بمیرد، می‌توان از حق طلبکار چشم پوشی کرد و این عمل را ابراء ذمه میت گفت. ابراء ذمه میت یک نوع ابراء است که با مرگ بدهکار انجام می‌شود و نیازی به رضایت وارثان او ندارد. ابراء ذمه میت باعث سقوط دین می‌شود و طلبکار نمی‌تواند دوباره طلب خود را از ترکه مطالبه کند. ترکه شخصیت حقوقی است که به جای متوفی می‌آید و اموال و حقوق و تعهدات او را به ارث می‌برد.

در صورتی که مدیون ترکه‌ای نداشته باشد، ابراء، گذشتن از ذمه‌ای است که اخلاق بر دوش او و بازماندگانش باقی می‌داند.

اگر شخصی بدهکار شخص دیگری باشد و بمیرد، و هیچ مال و دارایی نداشته باشد، طلبکار میتواند از حق خود چشم‌پوشی کند. اما این کار یک انتخاب اخلاقی است و نه یک الزام قانونی. یعنی طلبکار می‌تواند از این حق خود صرف نظر کند و این را به عنوان یک گذشت و ارفاق نسبت به بدهکار و خانواده او بداند. اما اگر بخواهد، می‌تواند از ترکه متوفی که شخصیت حقوقی است، طلب خود را مطالبه کند.

منبع: کتاب قانون مدنی در نظم حقوق کنونی دکتر ناصر کاتوزیان

↴ دیدگاه و نظرتان را درباره این مطلب بنویسید

سوالات شما توسط مدیر سایت یا سایر کاربران پاسخ داده خواهد شد.

بیشتر بدانید:
برای دوستانتان بفرستید:
مطالب مرتبط
پیشنهاد ویژه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

اقاله یا تفاسخ: راهنمای کامل و حقوق و تکالیف طرفین عقد
معامله با حق استرداد: بیع شرط و بیع خیاری و حق عینی تبعی
keyboard_arrow_up